دو تا نقاشی جدید و مشکل من

این دو تا نقاشی رو امسال تابستان تو کلاس نقاشی کشیدم. من تو خیالم با خودم فکر می کنم یا موشه دختر شده یا دختره موش شده ولی هنوز نمی دونم کدومشون اون یکی شده؟  

 

 

 

  

نظرات 9 + ارسال نظر
مامان یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:16 ق.ظ

قشنگن دست خانم طیب زاده درد نکنه که به این قشنگی و خوبی به تو نقاشی یاد می ده.
فکر کنم بدونم این فکر و به قول خودت این مشکل از کجا شروع شده. از دیدن اون داستان آهنگین تو سی دی خاله ستاره

حالا موشه دختر شده یا دختره موش شده؟

مامان یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:17 ق.ظ

من از دیدن این موش تو بیشتر از این که به این فکر کنم دختر بوده موش شده یا این چیزا یاد دم باریک تو مدرسه موشها می افتم خیلی این شکلی نبود ولی لباسش خیلی این رنگی بود دمش هم خیلی این شکلی بود.

محسن چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:26 ق.ظ http://sedahamoon.blogsky.com/

ما پسرا هر جا که دختر می دیدیم یک شعاری رو مدام می دادیم.
اونم این بود که:
پسرا شیرن مث شمشیرشن
دخترا موشن مث خرگوشن

پس این که دختره موش شده باشه یا موشه دختر شده باشه فرقی نداره.

اخه نمی شه که دخترا هم موش باشن هم خرگوش

محسن چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:26 ق.ظ http://sedahamoon.blogsky.com/

یادم رفت که بهت بگم نقاشی دختره رو من خیلی دوستتر دارم.

اخه دختره رو بیشتر من کشیدم و کمتر خانوم نقاشی مون

محسن چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:22 ق.ظ http://after23.blogsky.com/

خب پسرام همین طور. مگه میشه هم شیر باشن هم شمشیر.

اخه من می تونم فکر کنم. پسرا هم شیر باشن هم شمشیر ولی نمی تونم فکر کنم دخترا هم موش باشن هم خرگوش یعنی شیر می تونه عین شمشیر باشه ولی موش نمی تونه خرگوش باشه

محسن پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:50 ب.ظ

شیر چیه؟ پسرا بزغاله ام نیستن. ژست شیر می گیرن ولی نع. بزغاله ام نیستن. اینو یادت باشه. همیشه.

پروانه شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:51 ب.ظ

تو یک نقاش هنرمند هستی

علاوه بر رنگ آمیزی بسیار خوب چهره ها هم موشه و هم دختر ، حالت دارند انگار زنده اند.

این که موشه دختر شده یا دختره موش منو یاد یک داستان ذن انداخت که بگردم پیداش کنم میام و برات می نویسمش.

آفرییین بر تو

ممنونم خاله جون
راستی عکسای قشنگ وبلاگ شاهنامه رو هم با مامانم دیدیم خیلی قشنگ بودن
این داستان موش و دختر رو من تو سی دی کلیله و دمنه ام دارم

خاله پروانه یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:14 ق.ظ

داستان پرواز پروانه

تائویست بزرگ، چانگ تزو یک بار در خواب دید، پروانه ایست که به این جا و آن جا بال می زند. در رویایش هیچ از اطلاعی ازهویت خود به عنوان یک آدم نداشت. او فقط یک پروانه بود. ناگهان بیدار شد و خودش را دید که در آنجا دراز کشیده است ، او دوباره یک آدم بود. آنگاه با خودش فکر کرد ،"قبلن انسانی بودم که خواب پروانه بودن را می دید ، یا الان پروانه ای هستم که خواب آدم بودن را می بیند".

این داستان قشنگیه خاله جون ولی تو داستان کلیله و دمنه موشه دختر می شه و باز دوباره موش می شه.
مامانم کمک کرد تا داستان رو پیدا کنم. آدرسش اینه:

http://ganjoor.net/monshi/kelile-demni/boofozagh/sh15/

خاله پروانه یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:43 ق.ظ

مهرسا جان
ما دو هفته پیش با بچه ها در سرای محله داستان هفت خوان رو شروع کردیم و دو تا خوان رو خوندیم.
سه شنبه این هفته هم قراره دو تا خوان دیگه رو بخوانیم کاش نزدیک بودی و میومدی و برای بچه ها شاهنامه میخوندی.
جات خالی خیلی اون هفته بهمون خوش گذشت و خیلی یادت بودم و جاتو خالی کردم.

نقاشی های شاهنامه: این نقاشی ها رو خیلی دوست دارم و خیلی روی اینها وقت می گذارم و نگاهشون می کنم. البته گاهی یک اشتباهاتی دارند ولی بیشترشون درست هستند.
جالبه بدونی دیروز به یک پروژه دانشجوی امریکایی برخوردم که نوشته بود شاهنامه نخونده و با استفاده از عکسهایی که دانشگاه پرینستون جمع آوری کرده پی به داستانها برده بود و یک پروژه رو به انجام رسونده بود.
تو فیس بوک هم یه دوست فیس بوکی به نام" نقاشی های ایرانی" دارم که سخاوتمندانه هر چی نقاشی دستش میاد میذاره همه ببینند و البته نقاشه و روی سبک ها و دوره ها کار می کنه ولی من هم آنچه دلخواهمه ازش برمی دارم و خیلی لذت می برم. خوشبختانه از پیام هایی که در باره نگاره های شاهنامه آلبوم هایش میگذارم خیلی راضیه و خوشحال میشه.

الان این دو تا نقاشی جدا که کشیدی در واقع به نظر میاد تو ذهنت داستان موش و دختر را داشتی ولی جدا جدا کشیدی اگر با هم میکشیدی میشد یک نقاشی که داستان با خودش داره.

امیدوارم یک روز اینجا نگاره ای از یکی از داستان های شاهنامه ببنیم.

ممنون خاله پروانه
من هم خیلی دوست دارم تو جلسه های شاهنامه خوانی شرکت کنم ولی سه شنبه ها مامانم کلاس داره. امیدوارم به زودی بتوانم بیام.
نقاشی کشیدن رو خیلی دوست دارم. سعی میکنم تمرین کنم تا بتوانم یک نقاشی از شاهنامه بکشم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد