اگر گل رز بودم...

اگر گل رز بودم، پروانه ها روی من می نشستند و از شهد من می نوشیدند. در باغچه دوستان زیادی داشتم. بوی من در هوا می پیچید و مردم از بوی من لذت می بردند. اگر گل رز بودم، وقتی باران می بارید، من شاداب می شدم. از من گلاب خوش بو و مفید می گرفتند و آن را در بعضی از غذاها می گرفتند. نام یک دختر می شدم و شادی و لبخند را به خانه ی آن ها می آوردم. دوست نداشتم با تیغ های خود دست کودکی را زخمی کنم. بچه ها لطفاً به گل ها دست نزنید و آن را نچینید. اگر گل رز بودم، از قطره های باران دعوت می کردم تا روی من ببارند. از رنگ من در صنعت رنگ سازی استفاده می کردند و هنرمندان با گل برگ های من چیزهای هنری و زیبا درست می کردند. اگر گل رز بودم، زیبایی هایم را به دنیا تقدیم می کردم. زنبور عسل روی من می نشست و از شهد من می خورد و عسل درست می کرد. اگر گل رز در باغچه نبود، باغچه زیبا نبود.